-
تو آمدی...
شنبه 23 خردادماه سال 1388 00:01
تو با قصیده و غزل ، چه با ترانه آمدی برای من که عاشقم ، چه عاشقانه آمدی بگو بهار بگذرد ، چه باک اگر خزان رسد بمان بمان بهار من ، که جاودانه آمدی تو از بهار شبنمی ، تو معنی شکفتنی به لحظه های غربتم ، چه مومنانه آمدی سکوت من شکسته ای ، کنار من نشسته ای میان گریه های من ، چه بی بهانه آمدی به خلوت غریب دل ، به شام تار بی...
-
آن گاه...
سهشنبه 12 خردادماه سال 1388 21:04
آن گاه که غرور کسی رو له می کنی ٬ آن گاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ٬ آن گاه که شمع امید کسی رو خاموش می کنی٬ آن گاه که بنده ای را نادیده می گیری ٬ آن گاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی ٬ آن گاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا رو نمی بینی می خوام بدانم ٬ دستانت را به سوی کدام آسمان دراز...
-
فارغ التحصیلیییییییییییییییییی
یکشنبه 3 خردادماه سال 1388 23:22
هوراااااااااااااااااااااااااا تمام شد. بعد از این همه دلشوره و استرس نتایج اعلام شد و بنده فارغ التحصیل شدم بعد از ۱۲ سال باورم نمیشه ۱۲ سال به این زودیا گذشت ولی از این روز به بعد باید به فکر رفتن به دانشگاه باشم . آخه من فارغ التحصیللللللللللللللللللللل شدم.
-
ای خدا جون
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 23:56
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا دستم به دامنت دستم را بگیر ای خدا خسته شدم از این دنیا و زمونه از این ادمهای بی محبت و بی حس خسته شدم از این همه غرور خسته شدم از شسکتن غرور خسته شدم از سادگی خسته شدم از ماندنی ها خسته شد از همه چیز دستم به دامنت دستم رو بگیر دستم را بگیر کلام اخر: ازدوستانی که همیشه دلداریم...
-
مرگ...
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1388 01:07
امشب دلم بدجوری گرفته ٬ شاید این اولین نشانه ی طلب مرگ مرگ ایا همانگونه که می گویند تو هم زیبایی ؟؟؟ اخرین کلام: از تمام دوستانی که در نبودم به من سر زدن ممنونم.
-
دلم تنگ است
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1388 00:16
دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق می کند دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد دلم برای...
-
دوباره...
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1388 23:39
دوباره اشک٬دوباره درد٬دوباره گریه یه مرد دوباره زخم٬ دوباره آه یه بازیه پر اشتباه دوباره می بینم تو رو میگم بمون اما... برو گریه هامو نبین برو به پای من نشین برو عمر تو پای من نریز به فکر من نباش عزیز حیف تو قربونی بشی تو غصه زندونی بشی...
-
وای باران
شنبه 29 فروردینماه سال 1388 01:35
وای باران ،باران شیشه ی پنجره را باران شست! از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ... من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ می پرد مرغ نگاهم تا دور وای باران، باران، پر مرغان نگاهم را شست!!!
-
تولدم...
چهارشنبه 26 فروردینماه سال 1388 02:12
هر سال وقتی 25 فروردین می رسه هزاران شهاب به سمت زمین هجوم می آوردن.از خودم می پرسیدم: چه اتفاقی افتاده که آسمونیا میخوان خودشونو به زمین برسونن؟ امسال فهمیدم اونا به پیشواز حضور مسافری میان که زمین و با گامهای مهربونش نوازش کرد تا سفرشو از خودش به خدا شروع کنه... . سال ۲۵/۱/۱۳۶۹ ساعت ۱۰:۰۰ شب الهام به دنیا اومد....
-
رسوا شدم...
دوشنبه 24 فروردینماه سال 1388 01:30
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم با آن همه آزادگی ٬ بر زلف ار عاشق شدم ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من قدرم نداند فریاد اگر از کوی خود وز رشته گیسوی خود بازم رهاند دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
-
من امدوممممممممممممممممممممممممم دوباره
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 23:40
سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم دلم برای همه تنگ شده خیلی خوشحالم که دوباره اومدم خوبین ؟ از همه ای دوستانی که در نبودم بهم سر زدن خیلی ممنونم و امیدوارم بتونم جبران کنم. ببخشید که این همه تاخیر داشتم. ........................ با آنکه همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب...
-
سال نو...
جمعه 30 اسفندماه سال 1387 14:48
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت بادت اندر شهریاری برقرار و بردوام سال خرم ٬ فال نیکو ٬مال وافر٬ حال خوش اصل ثابت ٬نسل باقی٬ تخت عالی ٬بخت رام « حافظ شیرازی » نوروزتان پیروزززززززززززززززززززززززززززززززز
-
خدایا...
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1387 22:59
خدایا اگر تو درد عاشقی را می کشیدی تو هم زجر جدایی را تلخی می چشیدی اگر چون من به مرگ آرزوها می رسیدی پشیمان می شدی از اینکه عشق را آفریدی...
-
اگر...
شنبه 24 اسفندماه سال 1387 00:03
اگر رفتی مرا گاهی به یاد آر برایم در دلت جایی نگه دار اگه رفتم برایم گهگاهی دو رکعت عشق در قلبت به پا دار...
-
خیال کردی...
سهشنبه 20 اسفندماه سال 1387 23:21
خیال می کردی قلب من تاب شکستن نداره منتظری باز م دلم پیش دلت کم بیاره مرام ما تو عاشقی یکدلی و صداقته وقتی می گم نوکرتم این آخر رفاقته ...
-
خواستم...
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 23:29
خواستم برم و تنهات بزارم خواستم که فراموشت کنم و از یاد ببرم خواستم با دل شکسته دستمو از دستات جدا کنم خواستم با زخم زبون عشقتو خراب کنم خواستم برات ثابت کنم که بی تو نه میکشم نه میسوزم خواستم با خنده و شادی بهت بگم به دوری تو عادت کردم اما افسوس که نتونستم... دل من ٬ دل توست دستم تو دست توست با این که ازت دورم ولی...
-
بخواب گل نازم...
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 22:57
سلام به تمام عزیزانی که در یادشان هستم می دونم خیلی بی وفایی کردم و به بعضیها سر نزدم و دیر به دیر اپ می کردم به خاطر همین همه چی رو گذاشتم کنار و تصمیم گرفتم بیشتر به وب برسم و بی خیال همه چی بشم. ................................................................................ بد نیست امشب همه یاد گهواره هامون بیفتیم...
-
الهه ی ناز...
یکشنبه 4 اسفندماه سال 1387 22:49
باز ای الهه ی ناز با دل من بساز کین غم جانگذار برود ز برم گر دل من نیاسود از گناه تو بود بیا تا ز سر گنهت گذرم باز می کنم دست یاری به سویت دراز بیا تا غم خود را با راز و نیاز زخاطر ببرم گر نکند تیر خشمت دلم را هدف به خدا همچو مرغ پر شور و شعف به سویت بپرم آن که او به غمت دل بندد چو من کیست ناز تو بیش از این بهر چیست...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 19:28
بزرگترین شکست زندگیم زهر آگین روز زندگیم روز رفتن او از زندگیم
-
امشب این...
چهارشنبه 30 بهمنماه سال 1387 22:39
-
روز عاشقان
جمعه 25 بهمنماه سال 1387 12:52
سلام خدمت همه شما دوستان و عاشقان . فرا رسیدن روز عشق یا ولنتاین رو به همه شما تبریک میگم امیدوارم همیشه و در کنار هم بمونید و عاشق هم باشید . در این روز چه پسر و چه دختر میتونن به هم هدیه و یادگاری بدن که همیشه به یاد هم باشند وبه هم دراین روز ثابت کنن که چقدر همدیگرو دوست دارند و چه قدر نسبت به هم عشق می ورزن ....
-
پشت پنجره...
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1387 21:35
پشت آن پنجره بین تو و بین تردید پشت آن پنجره یک لحظه تو را خواهم دید با تو از گمشده های دل خود خواهم گفت با تو از آن همه آتش که درونم لغزید و نگاهت که پر از نور و پر از آبی هاست می برد چشم مرا در سفری سبز و سپید می برد تا ته آن آبی ها ، سمت خدا و خدایی که در آنجا به همه دل بخشید تن من تشنه ترین تشنه ! ولی آن لحظه ابر...
-
می نویسم...
جمعه 18 بهمنماه سال 1387 10:25
به چشمان مهربان تو می نویسم تا بدانی که محبت و عشق را تا بدانی که محبت وعشق را در چشمان تو آموختم و با تو آغاز کردم . پس برایم بمان تا عشقم را تا ابد نثارت کنم . تا انتهای جاده زندگی با من بمان که زیباترین شعر زندگی را برایت نجوا کنم میخواهم این را بدانی که صادقانه وعاشقانه دوستت دارم...
-
امشب...
شنبه 12 بهمنماه سال 1387 21:55
من امشب درس غم را از لب پیمانه می خوانم سرود گریه ام را با دل دیوانه می خوانم من امشب تا سحرگاه می نشینم در دل شب غزلهای غم خود را یک به یک مستانه می خوانم. غم امشب هر چه می گوید حقیقت دارد نه او افسانه می گوید ، نه من افسانه می خوانم....
-
آنکه...
جمعه 11 بهمنماه سال 1387 23:27
-
کاش میشد...
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1387 23:52
کاش میشد همچـو شبنم با طـر اوت زوج گشت . کاش میشد با نسیمی کنج دریا موج گشت . کاش میشد مثــــل آ هو در کویــــری شـــاد بود یــــا شبیـه تکــه ابــری در مسیـر بـــاد بــود . کاش میشد بــا گنـــاه و درد و غم بیگــــانه بود . کـاش مــر گ و دوری و نامردمی افسـانه بود. کاش میشد انــدریـن دنیـــا کمـــــی آزاد بــود در...
-
چقدر تنهایم...
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 23:35
چقدر تنهایم! دلم به خاطر تو سخت مینالد از اندوه بخاطرت هست چگونه قهر کردی و رفتی چقدر بلور چشمانت پر از ستیزه و اشک و توهّم بود تنت چو بید می لرزید و دستهایت به دلتنگی بافه های هوا را غمگنانه می قاپید چگونه آن لب شیرین که در گذشته دور نوای عاشقی آموخت کلام تلخ سرود و من چو کنده بیدی کنار باغچه افتاده ام
-
نترس...
یکشنبه 29 دیماه سال 1387 23:49
نترس از این که عاشق شوی با دل و جان عشق خشنود کننده ترین و زیباترین احساس دنیاست نترس از دل آزرده شدن یا این که طرف مقابل به تو عشق نورزد و در هر کاری خطری هست و هیچ کاری پاداشی هم چون پاداش عشق در بر نخواهد داشت پس خود را به عشق بسپار صادقانه و با تمام وجود و شاد باش که آن چه پیش می آید ، شاید تنها سر چشمه ی حقیقی...
-
غم یار...
شنبه 28 دیماه سال 1387 22:19
-
فلسطین...
جمعه 27 دیماه سال 1387 19:50
غزه می نالد ولی ناله ای بی فریاد دردی دارد ولی دردی بی درمان بیایید تا با هم یک دست شویم این ناله ها و دردها رو درمان کنیم «بیایید تا بسازیم غزه را بار دیگر از نو»