صدایم کن...

  

  

 

 

صدایم کن تا امان یابد عابری خسته در شب باران
صدایم کن تا ببالم من در سحر گاهان با سپیداران
از آن سوی خورشید از آن سمت دریا صدایم کن
تو لبخند صبحی پس از شام یلدا از این تیرگیها رهایم کن
سکوت صبح شقایقها را در این ویرانی تو می دانی
غم پنهان نگاه مارا در این حیرانی تو می دانی 
 

 

 

 

برگرد...

 

 

هق هق تلخمو بشنو توی کوچه های خلوت 

این خود عشق عزیزم نه بهانه س نه یه عادت 

غصه هامو به تو گفتم اما چی از تو شنوفتم 

یه نفس همنفسم باش نذار از نفس بیفتم 

گریه هامو تو ندیدی هر چی گفتم تو نشنیدی 

من کدوم عهدو شکستم که از عشق من بریدی 

وقتی نیستی حتی خورشیدمیشه مثل لحظه هات زد 

با توام آهای مسافر با همین ترانه برگرد 

 

  

    

 

 

من صبورم...

 

 

 

  

من صبورم اما بخدا دست خودم نیست اگر می رنجم

یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم

من صبورم اما چقدر با همه عاشقیم محزونم

و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ

مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمونم

من صبورم اما بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم

بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب

و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند می ترسم

من صبورم اما...آه... این بغض گران صبر نمی داند چیست

من صبورم اما بخدا دست خودم نیست اگر می رنجم


 

 

 

باز باران...

 

    

                   

 

 

 

باز باران بی ترانه 

باز باران ,با تمام بی کسی های شبانه 

می خورد بر مرد تنها ,می چکد بر فرش خانه 

باز می اید صدای چک چک غم...باز ماتم 

من به پشت شیشه ی تنهایی افتاده 

نمی دانم...نمی فهمم 

کجای قطره های بی کسی زیباست؟؟؟؟  

نمی فهمم, چرا مردم نمی فهمند 

که ان کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد 

کجای ذلتش زیباست؟؟؟  

نمی فهمم..کجای اشک یک بابا 

که سقفی از گل و اهن به زور چکمه های باران 

به روی همسر و پروانه های مرده اش ارام باریده 

کجایش بوی عشق وعاشقی دارد؟؟؟  

نمی دانم..نمی دانم چرا مردم نمی دانند 

که باران, عشق تنها نیست 

صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست 

کجای مرگ ما زیباست...نمی فهمم!!!!؟  

یاد ارم, روز باران را 

یاد ارم مادرم در کنج باران مرد 

کودکی ده ساله بودم 

می دویدم زیر باران..از برای نان 

مادرم افتاد 

مادرم در کوچه های پست شهر ارام جان می داد 

فقط من بودم و باران و گل های خیابان بود 

نمی دانم 

کجای این لجن زیباست؟؟؟؟  

بشنو از من, کودک من 

پیش چشمم, مرد فردا 

که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالاددست 

و ان باران که عشق دارد ...فقط جاریست برای عاشقان مست 

و باران من و تو درد و غم دارد  

خدا هم خوب می داند که 

این عدل زمینی ,عدل کم دارد 

 

 

 

چه کنم...

 

 

 

خسته ام گوشه نشینم چه کنم 

ز فراغ تو غمگینم چه کنم  

با تو بودن شده اندیشه من

بی تو تنهای زمینم چه کنم  

بی تو من مثل کویرم چه کنم

تو بیا چون که بدون تو هنوز

من به دست غم اسیرم کنم  

 

 

 

 

عید قربان

 

 

عید سعید قربان رو به همگی دوستان گلم تبریک عرض می کنم. 

امیدوارم روزهای خوب و پر از شادی داشته باشین.