تمنای وصال...قسمت سوم

 

بهرخ که قضیه را تمام شده می دید به اجبار بلند شد و هر چه اصرار کردم بماند افاقه  

نکرد و رفت.من هم موضوع را مخفی نگه داشتم و به فراز چیزی نگفتم،چون ازش خجالت  

می کشیدم.فردای همان روز وقتی بهرخ را در دانشگاه دیدم سراغ برادرش را گرفتم،گفت 

 که وقتی حرف های منرا به او زده بود مثل یک تکه یخ وا رفته و روزه ی سکوت گرفته!  

می گفت  حتی حاضر نشد داد و بیدادی راه بیندازه و خودش را تخلیه کند. از شنیدن این 

 خبر خیلی ناراحت شدم،دلم برایش می سوخت چون می دانستم چه حالی دارد، ولی 

 کاری از دستم ساخته نبود.زیرا واقعا نمی توانستم به چشم یک شریک زندگی به او نگاه کنم.چند روز باقیمانده به آخر هفته هم سپری و آن طور که می شنیدم بهراد به اعتصابش 

 ادامه داده بود.تا اینکه عصر روز پنجشنبه بهراد به خانه ی ما تلفن کرد.خوشبختانه

فراز گوشی را برداشت.آن دو مدتی طولانی با هم صحبت کردند و من هم ... 

 

 

 

 

 

در سکوت تماشا می کردم. دلم می خواست زودترارتباطشان قطع شود و فراز بگوید بهراد  

با او  چه کار داشته است. حسابی اعصابم به هم ریخته و نفسم به شماره افتاده بود. 

دقایقی که مثل قرن بود سپری شد تا بالاخره ارتباط قطع شد.فراز با خونسردی گوشی را 

 سر جایش گذاشت و روبه رویم  نشست. مدتی منتظر ماندم تا خودش به حرف بیاید، اما  

بی فایده بود.  یارای تحمل بیشتر و  انتظار کشنده تر را نداشتم ، به ناچار پرسیدم:

کی بود؟

مگه نفهمیدی؟بهراد بود.

خب چی گفت؟

هیچی،زنگ زده بود ببینه قرار فردا سر جاش هست یا نه؟نکنه قرار فردا را فراموش کردی؟!

وای که چقدر حواسم پرت بود،حق با آنها بود. ما همیشه عادت داشتیم وقتی گردش 

 و تفریح می رفتیم همان موقع موعد تفریح بعدی و مکانش را انتخاب می کردیم و قول 

 و قرارهایش رامی گذاشتیم .یادم آمد که آخرین بار برای فردا قرار ویلای خودمان را گذاشته 

 بودیم که برویم رامسر و چون روز بعدش یعنی شنبه هم تعطیل بود یک شب را آنجا 

 می ماندیم.از یاد آوری این موضوع تنم لرزید و حس گزنده ای در وجودم رخنه کرد، 

نمی دانم چرا از رو به رو شدن با بهراد هراس داشتم. افکار پریشان و مشوشم راجمع  

 کردم و گفتم:

فراز ... من می تونم فردا نیام؟

حرف بی ربط نزن،مگه ما با هم قرار نداشتیم که همیشه هر جا خواستیم بریم چهارتایی 

 بریم؟ 

قرار داشتیم،قانون که نداشتیم،شماها می تونین بدون منم برین،حالا یکبار این شرط  

شکسته بشه  مگه چه میشه؟

گوش کن فرناز، من برای فردا برنامه ریزی کردم،دلم نمی خواد دو روز تعطیلم را به خاطر 

 هیچ و پوچ از دست بدم، ما فردا می ریم تو هم با ما می آی،هیچ عذر و بهانه ای هم 

 پذیرفته نیست،تمام!

و بلند شد و رفت. دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم؟ چاره ای جز رفتن نداشتم. پیش  

خودم گفتم:آخرش که چی؟ مگه ما دیگه با هم روبهرو نمی شیم؟مگه نبایستی این  

کدورت پیش اومده یک جایی تموم بشه؟ حالا گیریم فردا نرفتم؟ دفعه ی بعد را چی کار 

 کنم؟ جواب فراز را چطوری بدم؟از این گذشته حالا که بهراد سکوتش را شکسته و خودش 

 زنگ زده یعنی اینکه همه چیز را فراموش کرده و خواسته روابطمون مثل سابق سر جای 

 خودش باشه.پس دیگه ادا واطوارهای من برای چیه؟ اگه نرم ممکنه وضع بدتر بشه،پس 

 بهتره برم،فراز بی فایده است! صبح روز جمعه من و فراز آماده شده بودیم و منتظر آمدن 

 بچه ها بودیم. قرار بود بهراد با پاترول پدرش به دنبال ما بیاید و ما ماشین نبریم...شب  

گذشته هر چقدر به مامان و بابا اصرار کردم که با ما بیایند قبول نکردند،بابا گفت یک سری  

کارهای عقب افتاده دارد که بایستی به آنها رسیدگی کند،مامان هم گفت که می خواهد 

 از فرصت استفاده کند و این دو روز تعطیلی سری به خواهرش بزند.احساسمی کردم 

 اگر کسی همراهمان باشد من راحت ترم.برای همین به فربد و ساره هم زنگ زدم تا  

حداقل آنها با ما بیایند،اما آنها هم مهمون داشتند و عذرخواهی کردند. همه ی تیرهایم 

 به خطا رفته بود و حالا خودم را تک و تنها در عرصه می دیدم.دلهره و اضطراب امانم را 

 بریده بود! خدا خدا می کردم زودتر پیدایشان شود تا  لااقل با دیدنشان اضطرابم از بین  

برود.تا اینکه بالاخره دعایم مستجاب شد و آمدند. وقتی با آنها احوالپرسی می کردم همه 

 چیزعادی بود.انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده است، مخصوصا بهراد که رفتارش کاملا 

 عادی وحتی بهتر از سابق بود. نمی دانستم چه تعبیری از این رفتارشان بکنم؟سوار 

 ماشین که شدیم بهراد مثل همیشه سر صحبت را با فراز باز کرد و از هر دری سخنی 

 گفت. موزیک ملایمی هم گذاشته بود و  صدایش را کم کرده بود که ما اذیت نشویم.به  

طرف بهرخ برگشتم  و سری تکان دادم، اشاره کرد که چیزی نگویم. من هم بی حرکت به 

 جاده نگریستم. یک ربعی گذشت که بهراد یک جای با صفا نگه داشت تا صبحانه بخوریم. 

باوجودی که اصلا اشتها نداشتم مثل بقیه پیاده شدم تا رفتارم شک برانگیز نباشد.وقتی  

بساط صبحانه آماده شد همگی سر سفره نشستند  و شروع کردند به خوردن.نگاهی گذرا  

به هر سه انداختم،بدون مشکلی مشغول خوردن بودند.حسابی حرصم گرفته بود،مخصوصا  

که می دیدم بهراد مثل یک ببر گرسنه مشغول خوردن شده بود.تا حالا ندیده بودم که این 

 طوری با حرص و ولع چیزی بخورد!با هر لقمه ای که به دهان می گذاشت اظهار لذت 

 میکرد.بغض گلویم را گرفته بود.نمی دانم چرا آن طور شده بودم؟ شاید به این خاطر بود 

 که انتظار برخورد دیگری از آنها و مخصوصا بهراد داشتم. او به قدری بی تفاوت بود که مرا  

به تعجب می انداخت. تنها تغییری که کرده بود این بود که ... 

 

 ادامه دارد... 

 

 

نظرات 50 + ارسال نظر
امیر حسین پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:32 ب.ظ http://shapalootka

سلام
من خودم اولین کسی هستم که برای این آپت پیام میذارم
داستانت زیباست ادامش بده
مطمئنم که طرفدار زیادی خواهد داشت
موفق باشی
دوستدارت امیر حسین

کودک دو ساله پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 ب.ظ

چه تغییری کرده بود؟
ریششو زده بود؟
ریش گزاشته بود؟
ریش هاش به هم ریخته بود؟
ریش ریش شده بود؟...؟
باب بقیشم بگگگگو ددددد
هام هام!

صبا پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ب.ظ http://mylovemilad.blogsky.com/

بقیه رو هم بزار الهام جون ... بدو که بدجوری ما رو تو خماری گذاشته ...

محمد پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ب.ظ http://www.gallows.ciooc.com/

ای بابا ..!
این دیگر دارد داستان هزار ویک شب می شود
عروسی می افتیم آخرش یا نه ؟!

کلک شید پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:38 ب.ظ http://hoorshid.blogsky.com

خوندنش برام جالبه
مرسی که خبر می دی

منتظره ادامه ام...

شاد زی

علی پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ب.ظ http://stemarz.blogfa.com

سلام
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
اره بازم منم همون دیونه همیشگی

الناز(تنها) جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.mazraehman.blogfa.com

سلام
خوبی؟
امشب " لیلة الرغائب " است
بیائید دست در دست هم دهیم همدیگر را از صمیم قلب دعا کنیم
شاید که گذشته هامون خیلی بد بودن خیلی بدش کردیم
ولی از این به بد برای آینده خود دعا کنیم که بهمون یه حالو هوای دیگه ای بده
بیشتر از اینهم به پشت کنکوریها دعا کنیم و کنید که من خودم هم پشت کنکور هستم انشاالله که همهگی موفق بشین من هم ...
بخدا آپت خوب بود متشکرم ازت تا سلامی دیگر فدات شم بای
[گل][گل][گل][بوسه][بوسه][بوسه][قلب][قلب][قلب][بدرود]

رامین جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ق.ظ http://bo3e.blogsky.com/

سلام عزیزم
خوبی ؟؟

عجب داستان پرماجرایی آخرش با هم ازدواج میکنن یا نه معلوم نیست بیبنیم یه عروسی دعوت میشیم یا نه

الهام جون مواظب خودت باش
موفق باشی بای

مهرو جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ق.ظ http://www.mehreyar.blogfa.com

سلام
مرسی از حضور و دعوتت
به نظر میاد داستان جالبی باشه...باید از اولش بخونم...آخه دیر اومدم

نوشی جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:40 ق.ظ http://tameshki.com

میسی جیگرم ...

ارزومند ارزوهاست

منو فراموش نکن گلم

نیاز دارم به دعا ..

به روزم

تشنه ی حقیقت جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:46 ق.ظ http://www.varagh-pareh.blogsky.com

امان از انتظار ...

حامد جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:09 ق.ظ

سلام
داستان قشنگیه ولی امیدوارم هرچه زودتر تموم بشه
خوندن داستان ادامه دار خیلی سخته
موفق باشی

سارا جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ق.ظ http://sara-r.blogsky.com

ادامه ش چی پس؟ خیلی کم بود! قسمتای اول و دومشم خوندم.

فائقه جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

سلام عزیزم
ممنون از لطفت وای الهام جون من از این داستان خیل خوشم اومده خیل قشنگه دوست دارم بدونم آخرش چی میشه


موفق باشی

محمد(کلبه عشق من و تو) جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ق.ظ http://kansam.blogfa.com

سلام خوبی ممنون بابت که به کلبه خودتون سر زدی و نظر دادی وبلاگ شما هم بی نظیره تبریک میگم
باز هم ممنون
آپ بسیاز زیبایی کردی

پویان جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ http://pouyan.blogsky.com

سلام.یه خورده بیشتر بنویس بابا.تا میایم ببینیم چی شد تموم میشه!

هلیا جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ق.ظ http://www.bargriz.blogsky.com

من وقتی ۱۵-۱۶ سالم بود عشق رمان بودم از م. مودب پور و ادیب و دانیل استیل و فهیمه رحیمی خلاصه مشتری دائمی کتابای اینا بودم
الهام جون الان که این داستان رو می خونم یاد ۶-۷ سال پیشم می افتم و ذوقی که واسه تموم کردنش داشتم و اینکه ببینم بالاخره چی میشه آخرش.
حتما آپ کردی بهم خبر بده ٬ مرسی و
ممنون.

مریم جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:39 ب.ظ http://www.mehrave28.blogfa.com

سلااااااااااام الهام جونم
خوبی عزیزم؟
حرفای ما تو وبلاگ فقط واسه ی خنده هستش عزیزم. دعوا نیست. من میمیرم واسه ی نازی جون.
خوب چه خبر ؟ کنکور چطور بودش؟
من دعا می کنم حتما قبول شی عزیزجونم.
فدای تو - مریم

هرمز جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:27 ب.ظ http://www.thirdeye.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه یه سری به ما زدین
لینک وبلاگ زیبای شما فقط از قسمت فتوبلاگ ها منتقل شده و شما هنوز لینک هستید

پاینده و شاد باشید

رامین جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:12 ب.ظ http://ceraraft.blogsky.com

سلام الهام جان. ممنون که به وبلاگ من سر میزنی. این قسمتش خیلی کوتاه بود. تو قسمت بعد جبرانش کن لطفا. من هم بدجور تو کف آخر این داستان موندم. هر وقت آپ کردی خبرم کن لطفا.
موفق و پیروز باشی الهام جون.
به امید دیدار

دوستدار احمدی نژاد جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:55 ب.ظ



اینو هم با دقت نگاه کن
http://www.hamiyan.ir/news-85.aspx

اینو هم حتما ببین

http://republic.parsiblog.com/1016110.htm

دوست داشتی اینو هم بیین

http://dolatesobh.com/main/?p=109

اینم ببین، البته این یک چیز دیگه اس ربطی به خاتمی نداره

http://republic.parsiblog.com/1052387.htm

اینم خانه تیمی حامیان موسوی در میدان هفت تیر

http://republic.parsiblog.com/1052333.htm

و خداوند مکرشون رو به خودشون بر می گردونه ...

محمد جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ب.ظ http://mohammad222.blogfa.com

سلام آبجی
ازا ین که مدتی نبودم وبه شما سر نزدم معذرت خواهی میکنم
این داستانی که گذاشتی بسیار قشنگه
آپ کردی حتما خبرم کن
موفق باشی وشاد

کوروش جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:01 ب.ظ http://ghamhayeman.blogsky.com

سلام
ممنون که سر زدی داستانت هم خیلی خوبه فقط خیلی کوتاه بود... ادامه دار باشه بهتره
موفق و سرافراز باشی

دریا جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.daryaa.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه خبرم کردین.
خیلی مشتاقم ببینم آخرش چی میشه؟!
آپ کردی خبرم کن.
سبز باشی.

تلاله شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:26 ق.ظ http://talaleh.blogsky.com


سلام عزیزم
میدونی مردا عادتشونه که تظاهر کنن که عین خیالشون نیست...اما خدا می دنه تو دل بهراد چه طوفانی بوده...به نظر من که دوست داشته سر فرناز رو از تن جدا کنه...
خوشم میاد که فرناز عین خودم بی رحمه...البته من خیلی دلم میسوزه اما دوست ندارم خودشونو لوس کنن...آخه فقط کافیه بفهمن دوستشون داری...
منتظرم ....
خبرم کن عزیزم

انتظار شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:47 ق.ظ http://bi-to.mihanblog.com

سلام؟؟
خوبییییی؟
وبلاگ خیلی خوشگلی داری[گل]
راستیییی من ادرس وبتو از وب دوستم پیدا کردم[نیشخند]

مهدی شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.diarymahdi.blogsky.com

سلام
داستان جالبی بود ... کلا چندتا از پست هاتو که خوندم قشنگ بود....
موفق باشی

مجید شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ب.ظ http://pdjet.blogfa.com

سلام
خوبین؟
وبلاگ قشنگی دارین
خیلی زیبا و با سلیقه بود
به من سر بزنید
حتما سر بزنید
راستی اگه میشه مارو جزو پیونهای وبتون بزارید
و به ما هم بگید تا شما رو لینک کنیم
نظر هم یادتون نره

تا بعد

سیاوش شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:16 ب.ظ http://pic4all.webphoto.ir

سلام الهام جان خیلی جالب بود بازم بیا وبم

الناز(تنها) شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 ب.ظ http://www.mazraehman.blogfa.com

ای دوست دلت همیشه زندان من است
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست
آن شوم ترین لحظه پایان من است
سلام شرمده که این یکی 2 روز نتونستم که بیام پیشت
تازه من امشب آپ میکنم حتماض بیا بهم سر بزن

یاسر یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ق.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی

چهره های داستانتو خوب پروروندی. امیدوارم بازم ادامه بدی

راستی ممنونم که میای بهم سر میزنی
بازم بیا

عطیه یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:07 ق.ظ http://www.hokm1988.blogsky.com

به نام آنکه آفتاب مهرش در آستان قلبم هرگز غروب نمی کند

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست اما شیشه ی عمر من است
بوسه بر مویت زنم , ترسم که تارش بشکند
تار موی توست اما ریشه ی عمر من است
تقدیم به بهترینم که آخرینم شد...

دوستت دارم 14+1
7 آسمون
7 دریا
1 دنیا

عطیه یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ق.ظ http://www.hokm1988.blogsky.com

آخرش چی میشه...دق میدی آدمو ها

علی یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.alonegirl2.blogfa.com

سلام خوبی ببخشید کمی دیر کردم
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........; خیلی قشنگ بوود
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-' مـــــر30 خبرم کردی...
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______| موفـــــــــــق باشی
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
بازم سر بزن

دیوونه یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://www.majid100.blogfa.com

در پس خاطراتم به دنبال خاطره ای هستم که منو به خودم برسونه خودم را در خودم جستجو می کنم
عشق را در خود عشق باید جست به دنبال عشق گشتن کاری بیهوده است چرا که هر کس در وجود خود این موهبت العی را همراه دارد فقط کافیست آن را دریابید
همیشه به یادتون هستم می دانم که زود زود سر می زنم ممکن است از چشم شما بیفتم ولی نمی توانم تنها بمونم . دوست دارم با من حرف بزنی و سایه بان قصه تنهاییم باشی باز هم مثل قبل عالی نوشتی
انتظار هم ندارم سر بزنی ولی من خواهم امد چون نمی توانم نیایم
عاشق همه شما
مجید = دیوونه

فائقه یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

مرسی عزیزم خوشحال میشم بازم بیای پیشم


´´´´¶¶´´´´¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶´¶¶¶¶´´
´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶´¶¶´´´´¶´
´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶´¶¶¶¶¶¶´´´¶´
´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶´
´´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´
´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´
´¶¶¶´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´
´´´¶´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´
´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´¶´´
´´¶¶¶´´´´´´´´´¶¶¶´´´´¶¶´´´¶¶´´
´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´
´´´´´´´¶¶¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´´´
´´´¶¶¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´
´´´¶´´´´¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶´´´¶´´´´´
´´´¶´´´´¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶´´´´
´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶´´´¶¶´´
´´¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶´´
´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶´´
´´¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶´´
´´¶¶´´´´´´´¶¶´´´´¶¶´´´´´´¶¶´´´
´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´

کاظم پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:45 ب.ظ

بنام خدا
من به عنوان یک ایرانی سئوالاتی از خاتمی رئیس جمهور سابق دارم . از اینکه او را آقا خطاب نکردم از مردم بزرگوار ایران پوزش میطلبم. آمریکائیها برای چه این همه جنایت در ویتنام مرتکب شدند و الان هم چرا فجایع انسانی و ویرانی در عراق و افغانستان انجام میدهند؟ چرا سعی میکنند از مردم گرجستان و اکراین برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود سوء استفاده کنند. مگر هدف آنها اضمحلال روسیه نیست؟ این اضمحلال چه سودی برای مردم این کشورهای آلت دست دارد؟ من توده ای یا چپی نیستم و اصولا چپی دیگر وجود ندارد فقط میخواهم جوانان ایران مانند طالب های افغانستان و بمب گذارهای عراقی مورد سوء استفاده قرار نگیرند. مگر در دوره ریاست جمهوری شما با منافقین مبارزه نمیکردید حالا چه شده که قبله گاه مشترک پیدا کردید؟ اصلا انگیزه شما از ادامه سیاست کنونی چیست؟ مسافرت با هواپیمای ریاست جمهوری به مجامع بین المللی و پذیرائیهای آنچنانی موبلوندها و یا احیانا مطامع دنیوی شما را به همسوئی با شیطان بزرگ سوق داده؟ شما حتما نحج البلاغه خوانده ای. مگر سوزاندن مردم غزه در جنگ گذشته بدون مجوز آمریکا امکان پذیر بود؟ آیا خدا مجوز ریخته شدن خون مردم غزه را به شما داده که دم خور آمریکائیها شده اید؟ شاید بگوئید که میخواهید برای جلوگیری از حمله آمریکائیها به ایران مجیز گوی آنها شده اید. آیا آنها با عقب نشینی شما متوقف میشوند؟ نه آقای خاتمی . تنها چیزی که آنه را متوقف میکند اتحاد صد در صدی مردم، آگاهی هرچه بیشتر مردم، فداکاری بیشتر مردم، آمادگی رزمی بیشتر مردم،سازماندهی هرچه بیشتر مردم و سیاست های اصولی نه ماجراجوئی و نه سر سپردگی. آقا جنایتبار ترین ضربه ای که به سفارش شیطان بزرگ به مردم زدید کاشت عدم اعتماد بین مردم بود. هیچوقت ایرانی فکر تقلب انتخاباتی در ذهنش نبود شما کاشتید و متاسفانه در صدی از مردم تحت تاثیر قرار گرفتند. من وقتی به عاقبت سیاستمداران می اندیشم میبینم عده ای مانند جوانانی که تحت تاثیر مواد فروشها جذب مواد، جنایت ، و مرگ خفت بار قرار میگیرند وعده ای هم مانند جوانان بسیجی افتخار، شجاعت ،فداکاری،عشق به خدا، آفرینش آینده ای زیبا برای نسلهای آتی خلق میکنند .شما دنباله روی سیستم خونریزی شده اید که خیلی ازاندیشمندن اذعان دارند که مردم آمریکا چاره ای جز انقلاب ندارند چون بوئی از آزادی در آنجا نیست. کاش این سئوالات در دادگاه شنبه از متهمان بشود.خدا کند گرد هم آئی مفصلی در ایران ترتیب داده شود وهمه نخبه گان دنیا جمع شوند ودر مورد دنباله روی ازسیاستهای آمریکا نظر بدهند. والسلام

کاظم جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:43 ب.ظ

بنام خدا
سلام آقای بیژن نوباوه وطن. خدا شما و آقای طالب زاده و دوستتان که اسمش را فراموش کردم و در برنامه پلاک هشت آشنا شدم جزای خیر دهد. شما به مساله مهمی که چرا جوانان امروز وطن به شجاعی جوانان زمان انقلاب نیستند اشاره درستی داشتید. بنظرم مادران بعد از انقلاب قدرت بیشتری در خانواده ها پیدا کردند و تربیت فرزندان بیشتر تحت تاثیر احساسی آنها شکل گرفت و این معضل پیش آمد .شاید علت این باشد. و اما هزاران سئوال دیگر وجود دارد که جواب به آنها در شرایط کنونی لازم است. من از شما سئوال میکنم که اگر از ساکنین اردوگاه اشرف( که من نمیخواهم آنها مجاهد یا منافق نام ببرم که عده ای به من ایراد بگیرند و افکارشان را مغشوش شود) سئوالات زیر بشود جواب احتمالی آنها چه خواهد بود؟ 1- برای چه اینجا هستید؟ 2- اگر میدانستید عاقبت کارتان به اینجا ختم میشود وارد این گروه میشدید؟3- آیا به همراهی که با صدام کردید احساس گناه میکنید؟4- آیا در وجود شما بجز کینه انتقام چیز دیگری وجود دارد؟5- این کینه جوئی چه مشکلی را حل میکند؟6- شما که اکثرا پا به سن گذاشته اید مگر چقدر از عمرتان باقی مانده که اگر به قدرت برسید از زندگی لذت ببرید؟7- مگر با آن همه بلاهائی که به سرتان آمد و به سر دیگران آوردید مگر آرامشی برای شما متصور است؟ 8-خدا پرستی در نظر شما چیست؟9- مگر آدم خداپرست برای رسیدن به قدرت به دامان جنایت کاران حاکم بر اروپا و آمریکا و اسرائیل( که همگی از یک قماش هستند) دست دراز میکند؟ 10-آیا مگرتلخی اینهمه دلهره که بر خانواده های شما وارد شده با رسیدن به قدرت زدوده میشود؟ 11-اگر با کمک غرب به قدرت برسید میتوانید مستقل باشید باید دائم برده آنها و مقابل مردم بایستید؟12-.من هواداران شما را که دچار افسرده گی شدید شده بودند در کانادا دیده ام که واقعا وضع فلاکت باری داشتند و با اینهمه میخواستند دیگران را نیز از برگشت از مسافرت و برگشت به ایران منع کنند این چه سودی برای شما داشت؟ .13- اگر هر کدام از شما تحت شک الکتریکی مغزی قرار بگیرید و حافظه گذشته شما پاک و برگشت نا پذیر باشد میتوانید یک لحظه در اردوگاه بمانید؟14-آیا شما ذره ای به دمکراسی اعتقاد دارید؟ یا همه چیز را تحت عنوان نظم سازمانی انکار میکنید؟15- آرزوی من به عنوان یک هموطن یا یک انسان این است که کاش این وضع برای شما پیش نیامده بود و الان هم معجزه ای میشد و شما با فراموشی گذشته به آغوش وطن باز میگشتید و هر کدام از شما در کنار خانوادهتان چند صباحی با آرامش در شهر خودتان و شهر های دیگر وطن رنج دوری از وطن و اردوگاه نشینی را فراموش میکردید، ولی بدون نفرت و میدانم که بعید است چون از هوا داران شما یکی را میشناسم که فقط یک سال در زندان بوده و چندان کتکی هم نخورده و لی دیوانه وار منتظر حمله آمریکا به ایران است تا رژیم سرنگون شود. من به او میگویم دیوانه مگر بعد از آن چیزی باقی میماند که به آن دلخوش کنی؟16- باید سالیان دراز مانند عراق کشت کشتار را نظاره کنی تازه اگر خودت و خانواده ات زنده بمانند.17- شما به لو دادن سایت هسته ای ایران افتخار میکنید آیا واقعا افتخار دارد؟ 18-برادران هموطن، یاسر عرفات در مقابل اسرائیل عقب نشینی کرد و لی آنها او را کشتند جای نشین تحمیلی او محمود عباس هم خواری را پذیرفت ولی به کجا رسید؟19- شما سرنوشت غزه را دیدید. آیا پناه بردن به دامان این جنایت کاران برای چند صباحی ریاست جمهوری مریم رجوی ارزش دارد؟20- آیا به آخرت هم فکر میکنید یا فراموش کرده اید؟21- آنطور که از سیاست غرب و تحرکات آنها پیداست آنها بفکر متلاشی کردن بیشتر روسیه هستند که رقیب بالفعل است و از همه چیز و همه کس مانند ساکاشویلی و غیره استفاده ابزاری میکنند و بعد از حصول منظور مانند ساکنان کرانه باختری خانه هایشان بر سرشان خراب میکنند و اگر بتوانند اینکار را با تمام خاورمیانه میکنند22- آیا کمک و همراهی با این جنایتکاران صحیح است؟23- شنیدید که یکی از ژنرال های آمریکائی گفت بود که اجازه دهید تا من ریشه ایرانی ها را بسوزانم؟برادران هموطن شما هم مثل آدمهای معتاد که در حالت اعتیاد گیر میکند و شجاعت و استقامت ترک ندارد هر روز بیشتر غرق میشود و لی من امیدوارم شما با برگشت به همراهی با مردم و جبران گذشته خادم هموطنانتان شوید. خدا کند که بحق ائمه معصومین (ع) این طور شود. و اسلام

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ق.ظ

2- بنام خدا
درد دل
هموطن عزیز شما حتما نحوه زندگی حیوانات وحشی مانند شیرها ، کفتار ها ، سگ های وحشی که به صورت جمعی زندگی میکنند در تلویزیون دیده اید. آنها محدوده زیستی برای خود دارند وبا پاشش ادرار آنرا تعریف و شدیدا از آن دفاع میکنند. آنها باهم شکار میکنند و برحسب نیاز و مسئولیتی که در جمع دارند از غذا استفاده میکنند. هیچوقت آنها سعی نمیکنند که همه را بدون منطق برای خود اختصاص دهند و بقیه گرسنگی بکشند. آنها هیچوقت به هم خیانت نمیکنند که مثلا شیری با تبانی با گروه دیگر غذائی دریافت کند و اجازه دهد محدوده زیستی بوسیله گروه دیگر مورد سوء استفاده قرار گیرد. این نوع خیانت را فقط آدم نما ها مرتکب میشوند و هزاران دلیل هم برای اینکار از قبیل تعامل سر هم میکنند. متاسفانه وطن ما در بدترین وضع از این لحاظ در حال حاضر قرار دارد. در تاریخ خون بار ایران همیشه عده ای خائن به زندگی مردان بزرگ تاریخ ایران خاتمه داده و وطن ما را به بد بختی کشانده اند. من نمیدانم این کشاکش سیاسی حاضر را صدها هزار خانواده شهید و مجروح جنگ ،کسانی مانند سرتیپ شهید، سیدالاسراء ، سرتیپ حسین لشگری که دنیائی زجر برای این آب خاک تحمل کردند میدیدند چقدر اندوهگین میشدند . هموطن عزیز دنیای استکبار همه هم آهنگ شده اند و علنا هم اعلان میکنند که قصد به بردگی کشیدن این مملکت را دارند ، متاسفانه خائنین داخلی هم روباه وار با جدیت تمام با آنها همکاری میکنند. هموطن عزیز سیاه لشگر فریب خورده این خائنین هر کدام به علتی به این راه کشیده شده و نفرت تبلیغی و گاها اشتباه های حکومتی عامل این کج روی این گروه است. مثلا دختر خانم مجردی را میشناسم که بمحض پیدا کردن منطقه امن آفتابی روسری خود را برای آفتاب دهی موی خودش برمیدارد. واز اینکه موی او آفتاب نمیبیند دشمن رژیم شده. یا دکتری به لحاظ اینکه نگذاشته اند عکس پاسپورت او با کراوات باشد و در سفرهای خارجی از خارجیان خجالت میکشد میخواهد سر به تن این رژیم نباشد. یا میگویند لیبرال دموکراسی راه مختوم است و حکومت اسلامی جائی در جهان نخواهد داشت. هموطن عزیز در سیستم عامل اینها وطن یعنی بردگی غرب. یعنی مثل میمون ادای آنها را در بیا ورند. آگر آنها دوربین هندی کم بدست بگیرند اینها نیز فردا اگر بنا باشد شلوارشان را بفروشند یکی میخرند و ادای آنها در می آورند. حال چگونه باید این سیاه لشگر را( که در تبلیغات موسوی دیدید که با رقص جمعی تبلیغ میکردند) باید آگاه کرد فقط جامعه ، روانشناس ها و سیاستمداران میدانند وضع خطابه روحانیان نه تنها اثر مثبت ندارد بلکه باعث فراربیشتر آهنا میشود . وقتی به آنها میگوئی نمی بینی آمریکائیها میخواهند ایران را به سلطه خودشان در بیاورند؟ جواب میدهد الان روسها حاکم اند . وقتی دلیلش میپرسی جواب میدهند ایران از آنها نیروگاه هسته ای و هواپیما خریده. وقتی جواب میدهی که دلیلش تحریم آنها ست میگویند خوب جمهوری اسلامی به فلسطین و لبنان کمک میکند و با آنها کنار نمیآید. و قتی به آنها یاد آوری میکنی که آنها با فلسطین ، لبنان ، عراق و افغانستان چه میکنند و اگر مقاومت حال حاضر را بشکند رفتاری بدتر از اسرائیل در رابطه با فلسطینیها میکنند ، سکوت میکنند و میگویند از کجا معلوم است؟
حال شمه ای از گروهی که سوار گرده این سیاه لشگر هستند. امروز شخصی به اسم( گرامی مقدم )با قیافه نفرت انگیز تمسخر آمیز که سفارش تئورسین های سازمانهای سیاه و موساد است میگفت که وزیران دولت نهم همگی با نمره 10 ناپلئونی قبول شده اند. این مردک واقعا نفرت انگیز بود. این گروه ها میخواهند با حمایت غرب قدرت را بدست بگیرند وبا بردگی آنها بیتالمال را بچاپند. مگر مردم گروه های چپاولگر را که گله گله مانند شهرام جزایری ها را که در حکومت خاتمی مثل قارچ سبز شدند ندیدند؟ مردک،دولت نهم آن بلاها دفع کرد و نمره بیست گرفت چشم و دل کور معرفتی تو نمیخواهد ببیند.هر فردی از این خائنین که در تلویزیون مصاحبه میکنند، همین حالت طلبکار ، منکر همه واقعیتها و بی نهایت بی تربیت تشریف دارند. روی اینها را فقط آگاهی ملی و تو دهنی میلیونی میتواند کم کند.من نمیدانم چرا حکومت با اینها مدارا میکند.امروز شبکه الجزیره انگلیسی ازقول کروبی زیر نویسی در تجاوز به باز داشت شدگان میداد که من مطمئنم که دروغ و توطعه دیگری است .میگویند در شمال شهرتهران برخی دختران اعتقادی به بکارت تازمان ازدواج ندارند و رعایت اینکار را نمیکنند .این هم مانند شایعه قاچاق هزاران تن طلا و یا دلار در روزهای اخیرست که سازمان سیا مسلسل وار اذهان عمومی را بمباران میکند. آقای کروبی شما که نفست در نمیاد بچه درد ریاست جمهوری میخوری شما که سلامت و انرژی لازم را نداری. دور بریات میخواهند شما را سپر بلا کنند و ایران پچاپند و بفروشند و شما این دم های آخر از خدا بترس. این را نحوه گفتار دور بریات نشان میدهد و مردم نیز با تمام وجود درک میکنند. خودتان را بیش ازین منفور نکنید. حال چرا حکومت مدارا میکند و هیچ نمیگوید معلوم نیست و خدا کند این سکوت اشتباه نباشد. هموطن غزیز این استقلال به بهای خون صدها هزار شهید و مجروح خانواده داغدار در طول سالیان دراز بدست آمده و بخاطر آفتاب ندیدن موی سر و عکس پاسپورت نبودن کاباره و دانسینگ عرق خوری آنرا نابود نکنید که خود و نسلهای بیشمار آینده را به بردگی خواهید کشید.قدر انسانهائی که بدون چشم داشت خدمت میکنند بدانید

اکبر پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ق.ظ

بنام خدا
هموطن آیا انفجارات عراق را باور میکنی یا آن هم دروغه؟باور میکنی بمب گذاریهای القاعده بوسیله عربستان حمایت میشوند؟ قبول داری عربستان تحت الحمایه آمریکاست؟ رقص شمشیر پادشاه عربستان و عرق خوری او را با بوش دیدید؟میدانید که شاه سعودی مسئول مراقبت از خانه خداست؟باور میکنید که فلسطینیهای بیگناه در معرض شدید ترین ظلم ها قرار دارند یا آنهم دروغه؟هموطن چرا هر جا که پای آمریکا باز شد رودخانه خون راه می افتد؟ قبول دارید که خون ریزی های افغانستان ،پاکستان، فلسطین، لبنان و ایران با سیاست های آمریکا اتفاق افتاده؟ قبول دارید طالبان را ارتش پاکستان به دستور آمریکا برای بیرون کردن شوروی براه انداخت؟ آیا تشکیل گروه القاعده مشکوک بنظر نمیرسد؟ چرا در 11 سپتامبر در ساختمان دو قلو هیچ صیهونیستی کشته نشد؟فکر میکنید کشته شدن چند هزار آمریکائی برای حکومت آمریکا خیلی مهم است؟فکر نمیکنید که با چراغ سبز آمریکا عربستان انفجارهای عراق را هدایت میکند؟چرا عراقی با بیرحمی تمام هموطن خود را این چنین کشتار میکند؟ آیا ممکنه ایرانی هم در آینده همدیگر را اینطور کشتار کنند؟آیا اگر خدای نکرده این چنین وضعی پیش آمد تحملش را دارید؟قبول دارید که اگر سازمان اطلاعات ایران قوی نبود هر روز شاهد بمب گذاری های از این نوع در ایران بودیم؟فکر نمیکنید که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد؟ هموطن چند حزب یا گروه سیاسی در ایران وجود دارد که همگی با شعار وا ایرانا و وا اسلاما حنجره پاره میکنند؟ آیا همه آنها راست میگویند؟ آیا اگر هر کدام از آنها قدرت را بدست بگیرند ایران در آینده به وضعی در می آید؟هموطن آینده نسلهای آتی برای شما مهم است یا میگوئید ( بعد از مرگ من میخوام آفتاب در نیاد)؟هموطن چرا تیمسار شهید خلبان ، سید الاسراء ، شهید لشگری 18 سال اسارت را با %70 مجروحیت در سلولهای انفرادی وشنکنجه بعثی ها،( که سبعیت آنها در بمب گذاری های عراق نمایانست) دوری از عزیزانش را تحمل کرد ولی به صدام نه گفت؟ برای اینکه به جوانان معنی زندگی را بفهماند والا هیچ کس از زجر کشیدن خود و خانواده اش لذت نمیبرد. البته این مقاومت آسمانی بود و فقط از مسلمانهای خداپرست واقعی و وطن پرست ساخته است .هموطن تنها مواد مخدر جوانان ایران را تهدید نمیکنه بلکه کجراه های سیاسی میلیونها بار خطرناک تر است. هموطن شهید چمران میگفته شرکت در جنگ صف مرد را از نامرد جدا میکند و من هم تحت تبلیغات مخالفان در صف نامردان ایستادیم تا جنگ تمام شد. البته جنگ شهامت میخواهد ولی بالاخره میشد در جنگ شرکت کرد. هموطن فکر نمیکنی شباهت های زیادی بین خلقیات صدام و رجوی وجود دارد؟ رجوی از زندگی چه میخواهد؟ خلقی بودن این گروه آنقدر بی معنی است که به کور بگی عین علی؟ یا به کچل بگی زلف علی.آیا سازمان خلقی برای رسیدن به قدرت این همه به دشمن خلق دم تکان میدهد؟میدانید اگر این گروه و گروه های دیگر که طوق بردگی آمریکا را به گردن انداخته اند به قدرت برسند دیگر اثری از دموکراسی باقی نخواهد ماند؟هموطن در مناطق نفتی عراق یک ترقه در نمیشود و جریان نفت به سوی غرب جاریست ،بمب ها فقط در میان مردم منفجر میشوند.هموطن تحصیل کرده که فکر میکنی نبودن کاباره ، مشروب فروشی، یا معمول نبودن کراوات فاجعه است وموعظه میکنی لیبرال دموکرسی جهان گیر خواهد شد بخود بیا . این هم دموکراسی اسلامی است که صد بار بهتر از دموکراسی در آمریکاست .آفتاب ندیدن موی همسر یا خانواده ات فاجعه نیست بگذار مملکت با استقلال پیش برود تا انشااللاه نسل آینده با افتخار و اقتدار زندگی کند . به خاطر مشروب و برهنه پوشیدن ،ولو کردن مو در آفتاب بردگی ملی راه نیاندازید.از هر کسی که دروغ ، ریا،بی تربیتی ، نوکری بیگانه دیدید دوری کنید. امروز بخاطر استقلال ، مملکت در حال تحریم است. آنها نمیخواهند ایران سوخت هسته ای تولید کند ،به دانش پیشرفته برسد، تجهزات دفاعی بسازد، به فضا دست پیدا کند و مانند فلسطینیها مرگ تدریجی را پیش رو داشته باشد.غرب به کدام ملت رحم کرده که ما دومی باشیم؟ اگر میبینید کره و ژاپن در امان است بخاطر اتحاد آنهاست . اگر ما هم متحد باشیم بخدا سوگند جرات جسارت به ما هم نخواهد داشت.اینقدر نگوئید هواپیما ی توپولف اینطوره و بوئینگ آنطوره خوب خود هواپیما که هیچ قطعات آنرا هم که طبق قرارداد بای تا مدتی بفروشند خوداری میکنند.خوب با قطار مسافرت بکنید . بالاخره استقلال هزینه دراد. یادتان میاد که 4 سال پیش جنگ اعصاب راه انداخته بود که فلان ناو آمد و فلان ناو رفت؟ با مجهز شدن نیروی دریائی سپاه و آرتش به موشکها و اژدرها این تهدیدات کاهش یافت.من نمیگویم در افتادن با شاخ گاو صحیح است ولی دفاع بهتر از تسلیم است.مردم تر ا بخدا و جان عزیزانتان فکر کنید گول رنگ و ریا و دروغ ، تهمت بی دلیل را نخورید.هرکه خواست تخم بی اعتمادی در جامعه پخش کند یا شرف ندارد یا عقل و یا هردو از آنها دوری کنید. پشت مقام معظم رهبری، نیروهای نظامی ، انتظامی و مردمی بایستید تا درین خاکریز دفاعی در مقابل غرب جنایتکار سالم بمانیم. گول فوکول کراوات ودروغ این خنایتکاران را نخورید .اینها مانند اصغر قاتل جوامع را فریب داده و به همه چیز آنها تجاوز نهایتا مانند فلسطینیها به مرگ تدریجی گرفتار میکنند.هدف نهائی آنها از بین بردن رقبای اصلی چین و روسیه است . اگر گول بخورید جوانانتان باید در جبهه روسیه جانشان را از دست بدهند . گرجستان را به بینید که چگونه درگیر جنگ شده است؟ چریکهای چچن و اینگوش برای پادگان آتی ناتو ار خاک روسیه فعالیت میکنند.یادتان میاد که دانش آموزان یک مدرسه را به خاک و خون کشیدند مگر مسلمان این طور مبارزه میکند؟ هموطن بخدا من توده ای نیستم فقط روند سیاسی منطقه این طور نشان میدهد. ایران باید متحد،مستقل، پیشرو در علوم فنون پیش برود .شما که حاضر نیستی که تیم ورزشی وطنت ببازد راضی نشو استقلال ملی ازت بگیرند.

اکبر جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:23 ق.ظ

بنام خدا
آقای رحیم پور نوشته اند (جنگ میان متدینین دیندار و دنیا مداران سکولار همچنان ادامه دارد). بسیار خوب .جنگ هم قانون دارد هر گدام از طرفین باید پرچم خود را بر دارند. سکولار یعنی معیار اصلی تصمیم گیری الزاما دین نیست. اگر این درست است پس آقای خاتمی و هم مسلکی های معمم باید لباس روحانیت را در بیاورند و کت شلوار و کراوات بپوشند و زیاد از دین صحبت نکنند تا عده ای فریب لباس و حرفهایشان را نخورند، یعنی پرچم خودش را بدست بگیرند.ایشان در اولین دوره انتخابات شجره نامه ای توزیع کردند که نشان میداد از نواده گان دور امامان هستند.آخر دوره ریاست جمهوری ایشان هم مفسدان اقتصادی مانند شهرام جزایری ها و آقازاده ها مثل شپش از سر و روی مملکت بالا میرفتند. مگر حوزه علمیه قاعده و قانون ندارد ؟آیا میشود لباس دین پوشید وسکولار بود؟ در ثانی در جلسات تعامل با هیلاری پوشیدن لباس غربی اجباری است . گاهی اسماعیل هنیه هم میپوشد.

[ بدون نام ] شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ق.ظ

بنام خدا
هموطن در این روزهای بعد از انتخابات بیشتر مردم از اغتشاشاتی که بوجود آمد( که انتظارش را نداشتند) شکه شدند. هر انسانی که رسانه های داخلی و خارجی را دنبال میکند فهمیده است که دشمنان خارجی در این اغتشاشات نقش عمده داشتند. بعضی ها که از جمهوری اسلامی بهر دلیل نفرت دارند و این نفرت عقلشان را ضایع کرده است هنوز نمیدانند که در چه راهی قدم گذاشته اند و عاقبت این راه چیست و مملکت را به کجا میبرند. به کشورهای دور و بر مانند لبنان ،اردن، عراق ، پاکستان ، افغانستان نگاه کنید و پند بگیرید. اگر خدای نا کرده آتشی روشن شود حالا حالا ها خاموش نخواهد شد و مطمئن باشید فرزندان موافق و مخالف مدتها در این آتش خواهند سوخت و عاقبتی جز بردگی نسلهای بعد در پی نخواهد داشت. من سعی میکنم خاطرات تعدادی از توابین را که شنیده ام باز گو کنم تا عبرت جوانان باشد.1- این تواب در دهات معلم بوده بعد از انقلاب جذب سازمان رجوی میشود. ایشان میگفت تازه ازدواج سازمانی کرده بودیم که درگیریها شدت گرفت و ایشان با خانمش و دو جوان دیگر فرار کرده و در باغ متروکه ای در اطرافدر یکی از شهرها در یک اطاق مخروبه با هم سکونت میکنند.ایشان میگفت زجر آور ترین خاطرات خوابیدن من و همسرم در یک اطاق با دو جوان دیگر در زمستان سرد بدون وسائل کافی بود. میگفت دستشوئی صحرائی درست کردیم و با عذاب الهی زندگی میکردیم تا اینکه اینجا هم لو رفت و آواره شدیم. نا چارا خانمش به منزل عمویش پناه برده و این سه نفر در اطراف آواره بودند و چون یکی از آن دو نفر گچ کاری بلد بود روزها در میدان کارگر ها به عنوان گچکار و شاگرد گچ کار مشغول کار میشدند. میگفت روزی بی خبر در اطراف منزل عموی زنش مشغول کار بودیم و من برای خالی کردن نخاله به بیرون از خانه رفتم وناگهان می دیدم یکی مسلسل را به روی او نشانه رفته و دیگری با اشاره انگشت میگوید که استامبلی را بگذار زمین و بیا بطرف من. به ناچار اطاعت کرده پس از دستگیری بی سرو صدای او دو نفر دیگر نیز دستگیر میشوند. میگفت درون اطاقی در کمیته زندانی شدیم. از ترس شکنجه تصمیم به خودکشی گرفتیم . سر پیچ لامپ را باز و سیمش را بیرون کشیدیم . یک سیم را یکی به انگشتش بست و سیم دیگر را من و همدیگر را با بالا تنه لخت بغل کردیم . وقتی با پا کلید را روشن کردیم بمحض روشن شدن چنان شکی داد که همگی از هم باز شدیم و فهمیدند آمدند ما را از هم جدا کردند. از آنجائیکه این سه نفر در کارهای خطرناک شرکت نداشتند بعد از مدتی زندان و زجر آزاد میشوند. ایشان میگفت خاطرات گذشته زندگی ام نابود کرده و خدا کند جوانان بی مطالعه وارد گروهی نشوند. تنها راه برای جلوگیری از افتادن جوانان به دام فتنه بنظرم باز گو کردن خاطرات این چنینی است. ایشان میگفت مصائب آنهائی که در پادگان اشرف هستند بعد از جریانات همکاری با صدام و جنگهای آنها با رژیم حتما صدها بار بیشتر است. میگفت تنها چیزی که برای این گروه مانده نفرت کور است که برای خود و مملکت بسیار خطرناک است.

اکبر یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ق.ظ

هموطن سلام
هموطن آیا سقوط شوروی سابق را بیاد دارید؟ فکر میکنید امپریالیسم از چه نقاط ضعف آنها بهره برداری کرد ؟ عمده ترین نقاط ضعف آنها تفرق ملی و قومی بود. آیا فکر میکنید وضع تک تک کشورهای استقلال یافته بهبود یافته؟
هموطن دیدید چگونه آتش نفاق را در یوگوسلاوی سابق شعله ور کردند؟ آیا اگر آنها بر کدورت های ملی خود فائق می آمدند الان کشور قویتر نبودند. آیا اگر جمهوریهای شوروی میتوانستند با هم بمانند الان موضع قوی تری در مقابل امپریالیسم نداشتند. هرچه روسیه ضعیف تر شود دیکتاتوری بر جمهوری های استقلال یافته شدید تر خواهد شد.
مسلمانها را ببینید. عربستان از دها سال پیش به مزدوری امپریالیسم در آمده و هزینه توطعه های آنرا میپردازد. مسلمانها ی سنی باید با بمب گذاری خون شیعه را بریزند.
ایران را به بینید. ملتی که آینده مشترک دارند به بهانه های ملیتی ، شیعه سنی، به اصطلاح اصلاح طلب ، اصول گرا به ده ها گروه سیاسی متفرق و تمام انرژی آنها صرف تخریب هم شود.
صیهونیستها هر روز خانه های فلسطینیها را تخریب و چنانچه در تلویزیون میبینید برای خود شهرک های زیبا میسازند و ما بای در همان بافت های قدیمی کج و معوج شهر هایمان که کف صابون و کثافت در آنه جاری است با هم دشمنی کنیم . چرا ؟ برای اینکه فلان آقا و آقازاده که دزدی اش بر همگان واضح ومبرهن است به توطعه ادامه دهند و کسی را یارای موآخذه نداشته باشد. یک عده که قبلا ضد امپریالیست بودند و آمریکائی ترئر میکردند و شب و روز از خلق میگفتند حالا شب و روز از آنها دریوزگی میکنند که ما را از لیست تروریست ها بیرون بیاورید. یک عده در جوانی گول شعارهای ضد امپریالیستی اینه را خورده و در دام شست و به شوی مغزی مدام مزدوران امپریالیسم در آمده اند. ساکنین اردوگاه اشرف حقایق را نمی بینند؟
آیا آنها هنوز نماز میخوانند؟ یا فقط کینه را پرستش میکنند؟
در داخل هر وقت آقای رئیس جمهور از امام زمان (ع) صحبت کند جنجال بپا میشود که یاران زن امام 50 نفر نیست مثلا 49 نفر است. هر کس را که به وزارت بهداشت و درمان معرفی شود ، یا صفر کیلو متر است یا چیز دیگری باید خود یا حد اقل از باند آنها باشد. حالا چرا؟ برای اینکه در خرید خارج از لیفت و لیس های پولی به یک عده برسد. یا متخصصین به در آمدهای دلخواه خود برسند. من سی سال مدیران به اصطلاح اصلاح طلب را دیده ام . اگر لیفت و لیس نباشد آنها کوچکترین مسئولیت مدیریتی را قبول نمی کنند. یک وقتی آقای رفسنجانی آب تطهیر روی پورسانتها ریختند و آنرا جایز شمردند.
یک عده از پولهای سازمان سیا در اغتشاشات اخیر بهره مند شدند. عده ای هم برای اینکه به سنگینی روسری روی سرشان اعتراض کنند ریبون سبز سازمان سیا را بر مچشان بستند. و میخواستند آقا زاده ها را بر تخت بنشانند تا آنها زندگی شبیه پادشاه سعودی دست و پا کنند.
هموطن قدر کسانی را بدون چشم داشت سلامتی خود را تا پای جان برای مردم نثار میکنند بدانید. آنه شما را نمیفروشند و دست بسته دست دشمن نمی دهند.
هموطن اگر دوست را از دشمن تمیز ندهی مانند زمان شاه جنایتکار مجبوری برده واردر کوچه های کج و معوج کف صابونی که شایسته حیوانات است به زندگی ادامه دهی. وقتی انسان ازین بافت های قدیمی عبور میکن با خود فکر میکند که چرا صیهونیستها هر روز در زمینهای قصبی شهرکهای زیبا برای خود بسازند وما با داشتن نیروی انسانی بیکار سیمان وآهن زمین غیر قصبی در ین بیغوله ها زندگی کنیم و با بهانه های امپریالیستی خون یک دیگر را بریزیم. بیائی با ویران کردن اردوگاه اشرف و دور ریختن ریبون سبز دست به دست هم داده مانن صیهونیستها شهرکهای زیبا برای فرزندانمان بسازیم . ما لایق زندگی بهتری هستیم. بیائید نبودن مشروبات الکلی یا کاباره را تحمل کنیم. حالا مریم رجوی رئیس جمهور نشود و مانند ما زندگی کند.فلان آقازاده که ابروئی برای او در میان مردم نمانده کوتاه بیاید. بگذارد مردم به پیش رفت ادامه دهند.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:11 ب.ظ

خانواده هاشمی یا آینه دق مردم ایران
امروزه مردم و تمام انقلابیون از دست آقا زاده ها بخصوص آقازاده های هاشمی رفسنجانی دق کرده اند و این عناصر دین زدا هر کاری که میخواهند میکنند و هیچکس جلو دار اینها نیست. بنظر میرسد دستهای پنهان قوی شبیه دستهای امپریالیست صیهونیستی مدافع آنهاست.مردم باید قران بسر بگیرند تا خداوند نحوه دفع شر این خانواده را به دلشان راه نمائی فرماید. انشااللاه

[ بدون نام ] یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:36 ب.ظ

جناب آقای مطهری سلام.

نطق انتقادی مجلس شما را در رابطه با ریاست محترم جمهور شنیدم. برای جلوگیری از تکرار این چنین گفتار که در شان شما که فرزند شهید مطهری نیست ، سطوری از واقعیات گذشته پس از انقلاب را برایتان مینویسم تا درس بگیرید. روز ورود امام جمعیت عظیم در جلوی دانشگاه تهران منتظر عبور ایشان بودندکه من متوجه دو زن خیابانی جوان شدم که آنها هم به شوق دیدار گذری امام در آنجا حضور داشتند. چون کنجکاو بودم که بدانم آنها برای چه به آنجا آمده بودند، سعی کردم دزدکی به حرفهایشان گوش کنم. میدانید چه میگفتند؟ یکی از آنها خطاب به دیگری گفت انشالاه امام ما را از این منجلاب نجات میده. یعنی حتی این بخش بسیار ناچیز منحرف از جامعه زنان نیز با انقلاب بودند . ولی با برخورد های آنچنانی ( مد نظر شما) گروه های فشار در خیابانها و با شعار یا روسری یا تو سری و تیغ کشی روی بازوها و چسباندن روسری با پونس به پیشانی زنان بدون روسری باعث شده اند که بخش بزرگی از جامعه زنان از اردوگاه انقلاب جذب عوامل ضد انقلاب داخلی (که مزدور آمریکای جنایتکار هستند ) بشوند. آنها مادران بخش قابل توجه دختران نسل حاضر هستند و اصلاح ذهنی آنها و فرزندانشان و بر گرداندنشان به اردوگاه انقلاب بسیار سخت است. آنها همان دخترانی بودند که با بستن باند سبز به مچ دست یا کیفشان در انتخابات گذشته شعارهای تند میدادند. حضرت آقا ، لحظات کنونی برای ایران بسیار تعین کننده است. یا ایرانی با بقدرت رسیدن علمی تکنواوژیکی،فرهنگی ونظامی برای همیشه از شر استعمار رهائی می یابد و یا در دور باطل کشتار عقب ماندگی همانند کشورهای همسایه گرفتار میشود. راه نجات همانست که رهبر معظم انقلاب ترسیم کردند و آن حمایت از ریاست محترم جمهور و انتقادات سازنده صادقانه (ترجیحا محرمانه) است که به مردم خاطر نشان کردند. اگر هنری دارید این بخش زنان را( که جذب مزدوران داخلی آمریکا شده اند) با منطق آگاه کنید تا به کمک مملکتشان بشتابند.

[ بدون نام ] دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:29 ب.ظ

هموطنان عزیز سلام:
فقط درد دل با شما هموطنان عزیز مایه آرامش است. امروز بحث های مجلس برای رای اعتماد به نمایندگان دولت دهم را از تلویزیون نگاه میکردم که احساس عظیم همدردی با رئیس جمهور و وزراء محترم به من دست داد و در دلم غم بزرگی را احساس کردم و یاد صحبت روز قبل ایشان افتادم که فرمود : خدمت به مردم ارزش آن را دارد که ما جانمان فدا کنیم و پرسیدند :تکلیف صیهونیستها و گلا غربیها معلموم هست ولی برای چه گناهی ما باید در رسانه های جمعی این همه مورد حمله برخی از ایرانی ها قرار بگیریم؟ راستی آقای کواکبیان چرا شما و آقائی دیگر که اسمش یادم نماند این همه به آقای متکی تاختید ؟ اگر جوانان نمیدانند من که نزدیک 70 سال از عمرم میگذرد و مدیران ریز و درشت مدیران دولت های اصلاحات را در صنایع دیده ام و میدانم تمام این همه درگیری بخاطر جلوگیری از مفاسد اقتصادی است که آقای احمدی نژاد پرچم آنرا مطابق شرع و وظیفه دینی و ملی و دستور مقام معظم رهبری به دوش کشیده و تحمل میکنند. دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی را به یاد دارید که یواش یواش گرفتن رشوه تحت عنوان پورسانت حلال و بی بند باری را تحت عنوان صیغه شدن دانشجویان جا می انداختند؟یادتان می آید که اواخر دولت آقای خاتمی مفسدان بزرگ مانند شهرام جزایری ها مثل شپش از سر و کول مردم بالا میرفت؟
شما سیاست خارجی رژیم صیهونیستی را با سیاست خارجی جمهوری اسلامی مقایسه میکنید؟ که یکی اشغالگر و جنایتکار و دیگری دارای اندیشه رهائی بخش است. برای اینکه ذهن شما روشن شود و این رژیم را بیشتر ستایش کنید موضوعی را که یک ایرانی مقیم آمریکا برایم نقل کرد بازگو میکنم. در برهه ای که صیهونیستها بوسیله یک زن صیهونیست دامی برای کلینتون پهن کردند و سپس با افشاء رابطه نا مشروع او را خلاء سلاح کردند یادتان می آید؟ ایشان میگفتند صیهونیستها تمام جوانان خانواده های سر شناس آمریکائی ها را از دوران نوجوانی زیر نظر دارند و از تمام آنها در در مهمانیهائی که ترتیب میدهند به اندازه کافی مدارک تهیه میکنند و در وقت لازم که آنها مسئولیت بزرگی را گرفتند با تهدید به افشاء باج میگیرند. برای اینکه ذهن شما روشن شود خود مردم آمریکا هم تا اندازه ای زیر سلطه اینها هستند. این همه آقای کارتر از دست اینها شکوه میکنه چه کسی به حرفش گوش میکند؟آنها با برنامه توطعه سازمان یافته حمله به برج دوقلو را ترتیب دادند و هزاران آمرکائی را کشتند در حالیکه قبلا صیهونیستها برج را با خبر کرده بودند در آنجا نباشند. آب از آب تکان خورد؟ آنها برای پیش برد افکار شیطانی خود از اشغال و کشتار ملت فلسطین گرفته تا کشتن با برنامه و دزدیدن اعضاء بدن فلسطینیها برای فروش ،ایجاد طالبان و القاعده ، جنگهای داخلی و بمب گذاری ها دست به هر جنایتی میزنند . میخواهید جمهوری اسلامی هم مانند آنها عمل کند؟ میدانید چرا آنها موفق هستند؟ برای اینکه در جهان سوم آدم نماهای خود و وطن فروش زیاد هستند. اغتشاشات اخیر آنها با مزدوران ایرانی خود جوانان مردم را گمراه ، تحریک واین همه جنایت آفریدند. اگر نبود این مزدوران چه کار میتوانستند بکنند؟ شما با آن قرائت بلند آیات ، حنجره پاره کردنت برای هیچ که متاسفانه روش تمام اصلاح طلبان است و مردم هم میدانند و تحت تاثیر این اربده کشی ها قرار نمیکیرند فقط وقت مجلس را گرفتید. برادر ارجمند بخودت بیا و به وطنت خدمت کن.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:16 ب.ظ

بنام خدا
هموطنان امروز مباحثه مجلس را برای رای اعتماد به وزراء پیشنهادی را میدیدم نماینده ای بنام زاکانی در مخالفت با وزیر راه و ترابری با چنان لحن لات گونه ایرادات خود بیان کرد که من برای خود و مردم ایران بینهایت متاسف شدم. رئیس محترم مجلس جناب آقای لاریجانی! این مباحث را مردم دنیا می بینند. اگر آقایان رعایت آبرو و شرف خود را نمیکنند شرف مردم ایران را رعایت کنند . نمیشد قبلا این مباحث را با وزیر مربوطه در میان بگذارند؟آیا این مناظر را رهبر معظم انقلاب میبینند؟ من نمیدانم چرا مخالفان رئیس جمهور مانند مناظره موسوی با رئیس جمهور اینقدر لمپن تشریف دارند. اگر بمیرند هم دمشان به دم صیهونیستها وصل است. مردم شریف ایران در انتخاب نمایندگان دقت کنید که حد اقل تربیت را داشته باشند این برای حفظ آبروی شهر و مملکتتان لازم است. کاش وزیر محترم هم جوابی برای گفتن داشت. متاسفانه حملات این گونه بی ادبانه به وزیران کلیدی صورت میگیرد و متاسفانه آقای لاریجانی هم فقط نظاره گر هستند. افسوس صد افسوس .درد بی فرهنکی بد دردی است و چاره جز افسوس ندارد.

[ بدون نام ] یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:23 ق.ظ

بنام خدا
سخنی با دانشجویان عزیز.
عزیزان آیا با توجه به هجوم غرب با رهبریت آمریکا به منطقه خاورمیانه و کشتار بی حساب کتاب مردم افغانستان و عراق و پاکستان، ادامه جنایات اسرائیل در مورد فلسطینیها ، ادا و اطوار مسخره هم پیمانان آمریکائی اروپائی این رژیم جنایتکار در مورد صلح خاورمیانه برای وقت کشی ،نمایش مسخره تر ممانعت از گسترش شهرک سازی در کرانه غربی رود اردن ، فرمان برداری مبارک از صیهونیستها و توهین وزیر امور خارجه اسرائیل به مبارک ، برنامه ریزی اسرائیل برای ساخت بیش از 20 سد در مسیر رود نیل برای فرمانروائی در افریقا و تحت فشار قرار دادن بیشتر مصر( در قبال آن همه خوش رقصی های مصر ، کشتار و محاصره ساکنان غزه )،کشتار وفروش اعضائ بدن فلسطینیها، دیگر جائی برای صحبت از عقب نشینی و تعامل در قبال این هجوم وحشیانه باقی میگذارد که آقای خاتمی مخفیانه بدور از چشم مردم با این جنایت کاران داشته است؟ وقتی ایران برای هر کار بر حق( که آقای البراده ای هم اذعان کرده است) باید از اسرائیل اجازه بگیرد، آیا این زندگی دیگر ترزش زنده ماندن دارد یا عین بی شرفی است. چرا اسرائیل در ذهن آقای خاتمی این همه غول جلوه میکند؟مگر حزب الله با آنهمه پشتیبانی غرب از اسرائیل آنرا در 33 روز شکست نداد؟ چرا از جمهوری اسلامی نمی خواهید که آقای خاتمی و سران دیگر این جریان را وادار به ادای توضیح درمورد دیدارهای مخفیانه با آمریکائیها د رسانه گروهی کند تا مردم بدانند که این آقایان میخواهند چه به سر مردم و نسلهای آینده بیاورند؟
سروران عزیز تا این مسائل روشن نشده دنبال موسوی خاتمی راه نیفتید. ما آخوند انگلیسی زیاد داریم از قدیم هم ورد زبانها بود که میگفتند اگر ریششان را بالا بزنی مارک made in England در زیر چانه شان دیده میشود.اخیرا این آخوندهای انگلیسی در قم فعال شده اند که دستشان در دستان به اصطلاح راه سبز امید است. آیا بردگی بعد از کودتای 28 مرداد در دست آمریکا و اسرائیل عبرت نشده؟
سروران عزیز آنهائی که در اردوگاه اشرف شب و روز استغاثه کمک از آمریکا دارند، غرض از ورود به سازمان مجاهدین برای مبارزه با آمریکا بوده است. چون دیده بودند که این سازمان دو مستشار آمریکائی را در تهران ترور کرده است.حالاچه؟ پس مواظب ذهن خود باشید تا دشمن فرضی در آن نکارند.
سروران عزیز بی مطالعه دنبال خاتمی راه نیفتید و الی پشیمان و یک عمر مدیون نسلهای آتی میشوید.بعضی ها میگویند دیدید که مثلا کره جنوبی در همراهی با آمریکا به کجا رسیده؟ باید عرض کنم که اولا تفاوتهای موقعیتی و فرهنگی و استراتژیکی دو کشور را در نظر داشته باشید. من از شما میپرسم چرا 50 سال تحت قیمومیت آمریکا با آنهمه ذخائر انرژی که داشتیم بجائی نرسیدیم؟مگر اشرف پهلوی ها و شاپور غلامرضا ها مملکت را به تاراج ندادند؟ مگر الان آقا زاده ها ادای آنها را در نمی آورند؟وقتی فساد مالی مسئولی در کره افشا میشود راهی جز خود کشی در مقابل خود نمی بیند و حال آنکه برخی سیاسیون گمراه وقتی فساد مالیشان برملا میشود به عوص خجالت طلبکار هم میشوند.
سروران عزیز شما فقر سالهای قبل از1340ندیده اید که بدانید بچه ها برای 2متر پارچه با ترس و لرز قمه میزدند تا از کفن خون آلود پس از شستن پیراهنی برایشان بدوزند.
سروران عزیز شما کفن دزدی از مرده های تازه دفن شده را نشنیده اید که پس از قرار دادن جسد در مقابل گرگها کفنشان پس از رنگ آمیزی کفن در خیابانها برای لباس زیر زنان بی بضاعت میفروختند.اینها فقط در اثر فقر بود. اینها وقتی اتفاق می افتاد که سلطنت طلبان روزهای 4 آبان در سراسر مملکت برای شاه جشن تولد میگرفتند و ذخائر مملکت بوسیله آمریکا و انگلیس جنایت کار تاراج میشد.
دانشجویان عزیز مگر کشتار حسینیه شیراز را ندیدید که سلطنت طلبان مرتکب شدند؟ آنها بدستور آمریکا از حسینیه شروع کردند و اگر سازمان اطلاعات و امنیت کشور شبانه روزاز هزاران کیلومتر مرزها را حفاظت نکنند مانند عراق روزانه صد ها کشته و مجروح خواهیم داشت.
دانشجویان عزیز قدر سربازان گم نام امام زمان (ع) را که بار جانکاه حفاظت و اطلاعات را به عهده دارند بدانید. خداوند در روز حشر با حسین (ع) آنها محشورشان بدارد.
دانشجویان عزیز قدر نیروهای نظامی و انتظامی را بدانید که زندگی و آرامش شما مرهون زحمات آنها ست.خداوند اجر عظیم شان دهد.
دانشجویان عزیز دنیای غرب و صیهونیزم جنایت پیشه با کمک مزدوران داخلی قصد نابودی وطن را دارد. بپا خیزید و از وطنتان حفاظت کنید.
دانشجویان عزیز با جوانانی که فریب موسوی و خاتمی وطن فروش خورده اند با متانت آگاهشان کنید . آرامش دانشگاه را حفظ کنید.
دانشجویان عزیز قدر پیش رفت های هسته ای و دفاعی علمی را بدانید و با چنگ ودندان آنرا حفظ کنید که اگر مزدوران داخلی به قدرت برسند همه را با دستور آمریکا نابود خواهند کرد. اینها طی سی سال با خون صدها هزار شهید بدست آمده که این جنایتکاران داخلی میخواهند با غمزه آمریکا به نابودی بسپارند

[ بدون نام ] یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:39 ب.ظ

دزد قهاری سلام دانشجویان عزیز
کسانی مثل من در سنین بالا نظاره گر برخی اشتباهات خانمان سوز هستیم و تنها کاری که از دستمان بر می آید روشنگری با کمک اتفاقات و خاطرات گذشته است لطفا بخوانید. سالهای پس از 1348 دانشگاه شریف خیلی سیاسی و درس خواندن فوقالعاده سخت شده بود.با توجه به شرایط سخت مبارزه فکر میکردم که در میان دانشجویان حتی یک نفر هم خائن به مملکت و دزد وجود نداشته باشد و هرچه آنوقت در مملکت بود همان دزد های شاه ساخته باشد.تا اینکه پس از اتمام دانشگاه و شروع به کار در ذوب آهن در سال 1351یکی از همکلاسی ها که شم مدیریت قوی داشت در مدت کوتاهی معاون ریاست گروه 3000 نفری شد. ناگهان متوجه شدم که این آقای مهندس با دادن اضافه کار غیر قانونی به تراشکارها و کارگران گروه مخفی تشکیل داده و مخفیانه دستگاه تزریق( برای فعالیتهای پس از خاتمه ماموریت سربازیش در ذوب آهن) میسازد. شبی مرا به منزلش دعوت کرد وقتی به گاراژ خانه اش رفتم متوجه شدم با استفاده از کلاه ایمنی های ذوب آهن که تعداد زیادی مخفیانه جهت قالب به آنجا برده بود و با پلیمر مایعی که برای ساخت کلاه لازمست در ظرفهای پلا ستیکی 20 لیتری از کارخانه بوسیله راننده ها بیرون میبرد کلاه ایمنی میسازد. من پس از 8 ماه کار در ذوب آهن به کار دیگری در تهران مشغول شدم. مدتها بعد متوجه شدم ایشان مدیر عامل یکی از پالایشگاه ها شده و به جهت افزایش تولید تقدیر نامه ای هم از رئیس جمهور وقت دریافت کرده و سر زبانها بود که مدیر عامل پتروشیمی شود . تصادفا در جائی او را دیدم گفتم خوشحالم که نامزد مدیریت پتروشیمی شده ای. گفت رفیق دله دزدی در آنجا سخت است مدتی طول میکشد راه چاه بدست بیاد و باید ارتباطات پیچیده درست کنی و دم خیلی ها را به بینی که لازمه اش ارتباط با خیلی بالابالائی هاست و ریسکی است.من این پائین ها خودم را میسازم. و این قدرها هم خر نیستم برای حقوق خالی برای مردم خر حمالی کنم. کفتم خر حمالی نه خدمت به وطن . گفت بی خیال وطن. من خودم و خانواده ام را میشناسم. یادم افتاد که نرود میخ آهنین بر سنگ
یک وقتی 500 ملیون دلار 7 تومانی برای طرح های ملی گرفته بود و لازم بود چند نفری آن را تائید کنند که یکی حزب الاهی بود . گفتم او که رشوه برای تائید هیئت حاکمه قبول نمیکنه او را چه طور راضی میکنی گفت غلط میکند هر چیزی راهی دارد. بعدها فهمیدم آن آقا انباری در اطراف شهر ری داشته که رفیق ما آنرا اجاره کرده و مدتها بدون اینکه حتی ذره ای از آن استفاده کنه بلا استفاده مدت مدیدی ماهیانه 25 هزار تومان به او پرداخت کرده و ایشان هم در محضور قرار گرفته و امضاء کرده. مدتی بعد فهمیدم که با تبانی با عده پولهای کلانی در امور پلاستیک و پورسانت از خارجی گرفته و از ایران رفته.
دانشجویان عزیز یک وقتی یکی از مسئولین میخواست پورسانت را تطهیر کند که مایع تمام مفاسد اقتصادی است. دانشجویان عزیز وقتی دزدی و رشوه رواج پیدا میکند مانند اتش توام با باد در جنگل هر چه باشد تر و خشک را میسوزاند.
دانشجویان عزیز غرض از نقل این خاطرات نشاندادن راه دزدی در جامعه نیست . میخواستم به بخشی از اختلافات حاضر جامعه اشاره داشته باشم که ناشی از دو نوع دیدگاه مدیریتی است. در حال حاضر دو نوع مدیریت در جامعه دیده میشود. یک مدیریت مبتنی بر باند باند بازی و چپاول بیتالمال با انواع کلاه شرعی و اعمال نفوذ و دیگری کار برای رضای خدا.
دانشجویان عزیز مدیرهای دزد کارشناسان جدید را ارزیابی میکنند و در صورت داشتن روحیه باند بازی وخلاف از او دزد قهاری میسازند مواظب خود باشید. قدر مدیریت دولت پاکدست رئیس جمهور را بدانید. که مدیریت کج دست مملکت را نابود میکند و نسلهای آتی اسیر استعمار میکند. دوستان عزیز یکوقتی با یک کارشناس سوئدی در خیابان قدم میزدیم که چشمش به کاشی های ایران افتاد و خیلی خوشش آمد . پرسیدم که این کاشی ها در سوئد بفروش میرود ؟ گفت صد درصد . به شوخی گفتم خب من حاضرم بفرستم و تو هم بفروش . مکثی کرد و با کمی دلخوری گفت من مهندس مکانیک هستم نه کاشی فروش. ولی برای برخی از ما ایرانی ها فرق نمی کنه که مهندس باشیم یا دکتر هر چه پول در ان باشد ( بسازو بفروش، فرش فروشی و متاسفانه هزاران کار دیگر و گاها خلاف ) به آن اقدام میکنیم .عزیزان هیئت حاکمه درین اواخر سعی در مبارزه با مفاسد اقتصادی را آغاز کرد و اختشاشات بعد از انتخابات نتیجه این مبارزه بود و بنظر میرسه که گویا میخواهند کوتاه بیایند. به بینیم به کجا میرسه ولی همین قدر پشتیبانی از مدیران پاکدست حیاتی است و قدر آنها را بدانید . خدا خافظ

داوود سه‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:03 ب.ظ

خدایا شکر
خدایا در مقابل زشتیهای روزمره اهریمنان ما ایرانیان زیبائیهایت را میبینم وشکر میکنیم و آرزو میکنیم زشتی اهریمنان آینه عبرت جوانان وطن باشد. خدایا خالق این زیبائیها فقط تو هستی. خدایا روز 31 شهریور نیروهای مسلح توحیدی وجان برکف ایران، در راه تو و وایران سربلند اعلام بیعت سالیانه کردند. درود تمام انسانها نثارشان باد. خدایا اگر از گزند اهریمنان مصونیم بخاطرلطف تو و وجود این سلحشوران است.خدایا این شجره طیبه در دامان مردم قهرمان ایران تحت هدایت اسلام با شعار هیهات من الظله پرورش یافته اند. خدایا مدیرانی که این دژخالق شگفتیها را سازمان داده اند ، حفظ بفرما. خدایا شهیدان راهت بالاخص تیمسار شهید ، سید الاسراء ،خلبان لشگری که افسانه آفرید، در جوارت روزی ده و خانواده بزرگوارش را عزیز بدار.درود و افتخار برکلیه شهیدان و خانواده شان باد. خدایا بخاطر بسیجیان جوانی را که به علت قلت سن اجازه حضور در جبهه ها داده نمیشد و مردم کریه جان کاه آنها را از تلویزیون شاهد بودند شکر میکنیم .خدایابخاطر رژه بسیار زیبا و غرور آفرین بسیجیان عزیز عرب، کردهای دلاور،ترکمن های شلحشور، بلوچ های رزمنده، آذریهای قهرمان را دیدم بسیار شکر میکنیم.خدایا ذهن جوانان ما را در مقابل توطعه و تبلیغات مخرب اهریمنانی که در جایجای دنیا همچون عراق ، فلسطین، افغانستان و پاکستان حمام خون براه انداخته اند محافظت بفرما.خدایا مردم دنیا را در مقابل صیهونیزم که سر منشاء تمام خباثتها و جنگها و خونریزی ها هستند محافظت بفرما. خدایا صیهونیزم خونخوار مخترع تمام زشتیها در دنیا هستند ، و اگر نبودند ،خیلی ازاین زشتیها هرگز بفکر بشر خطور نمیکرد. خدایا بجز این گروه آدم خوار بفکر چه کسانی میرسید که جوان فلسطینی بخاطر دزدیدن اعضاء بدنش شهید کنند و جنازه اش برای سرپوش گذاشتن بر جنایتشان معدوم کنند؟خدایا این بازوی جنایتکار غرب در خاورمیانه را بدست سربازانت منهدم بفرما.خدایا کسانی که با این جانیان بالفطره در خفا تعامل میکنند رسوا و رو سیاهشان کن. خدایا بخاطر مردم قهرمان ایران بخصوص تهرانیهای بزرگوار که روز قدس همچون روز دفاع از انرژی هسته ای همبستگی ملی نشان دادند شگرمیکنیم. خدایا ترا بخاطر منظره زیبای راه پیمائی خانم مسن کمر خمیده ای که روز قدس در راه پیمائی شگفتی آفرید شکرمیکنیم. خدایا جوانانی را که با پوشیدن کفش کتانی ، شلوار جین ، لباسهای تنگ و تاریک ، گذاشتن ریش سبیلهای عجیب و غریب ، بستن نوار سبز به مچ دست یا کیفشان بخاطر مخالفت با سر کردن روسری 50 گرمی وفریب بی بند و باری جوامع غربی خورده از مردم وطنشان فاصله گرفته اند و با این قبیل کارهاعمر خود را تباه میکنند هدایت بفرما . خدایا کسانی که بخاطر کسب زندگی سر تا سر حرام اشرافی ازین جوانان سوء استفاده میکنند رسوایشان کن. خدایا جوانان ایران را آگاه کن تا بدانند که غربی ها با پیگیری شبانه روزی در کشتارمردم مظلوم وغارت منابع خدا دادی جهان سوم برای خود و حتی حیواناتشان( مانند سگ و گربه) خانه های شیک و زیبا و مملکت سر تاسرصنعتی درست میسازند . خدایا جوانان ما را آگاه کن تا بدانند که آنها با بمب موشک زیر ساختهای کشورهای خاورمیانه را تخریب و آنها را بزندگی در بیغوله هاو بافت های قدیمی شهرها با کوچه های تنگ و تاریک و جویهای کف صابون و فاضلاب مجبورمیکنند. آنها جوانان دانشگاهی ما را با انواع حیله بجان هم و دولت خدمتگذار می اندازند تا وقت تحصیل امکانات آموزشی تلف بهدر رود.خدایا مردم را آگاه کن تا بیشتر و بیشتر قدر مسئولینی را که با زحمات شبانه روزی بدون چشم داشت و دستی پاک ، خود را برای اعتلای راه خدا و وطن فدا میکنند بدانند. خدایا آنها را در مقابل توطعه شبانه روزی خائنین داخلی و خارجی موفق بگردان .درود خدا بر آنها باد.خدایا بخاطر نعمتهای بیکرانی که درین مملکت بما داده ای شکر میکنیم و برای صیانت از آنها از تو کمک میخواهیم. خدایا مامورین اطلاعاتی و انتظامی ما را که شبانه روزی در مقابل توطعه های جهنمی سازمانهای جاسوسی مخوف غربی مبارزه میکنند تا نگذارند مردم ما طعمه انفجارهای مانند کشورهای مجاور شوند موفقتر بدار.خدایا این سربازان گم نام را در معیت خودت محفوظ بدار.خدایا به رهبری معظم انقلاب طول عمر و عزت بده تا انقلاب را به منزل امن برساند. انشااللاه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد